دم بچهها گرم که تا آخرین نفسشون جنگیدند. فوتبال هم همینه. بازی تمرکز و خوششانسی. که امروز شانس هم با ما یار نبود. ببینید:
- گل اول بوسنی خورد به تیر و رفت توی گل.
- اما هشتاد ثانیه بعدش، شوت مسعود شجاعی خورد به تیر و اومد بیرون.
- گل دوم بوسنی روی یه اشتباه فردی بود، و تازه آفساید هم بود!
- بعدش گل ما سالم بود.
- گل سوم بوسنی هم خورد به تیر و رفت توی دروازه.
یعنی اگه جای شانس ما و بوسنی عوض میشد، توپ مسعود بعد از خوردن به تیر میرفت تو و گلهای اول و سوم اونها بعد از خوردن به تیر میومد بیرون، و گل دومشون را هم کمک داور میدید که آفسایده، ما دو هیچ میبردیم و میرفتیم بالا.
اما فوتبال همینه. یه روز خوششانسی میاری، و یه روز بدشانسی. اگر تیم ملی با خوششانسی صعود کرد به جامجهانی، اینجا هم با بدشانسی از گروهش نرفت بالا. و چیزی که مهمه همین مبارزه است. مهم همین فریادها و اشکها و شادیهاست. مهم تلاشی است که بچههای تیم ملی توی این مدت انجام دادن.
و یارهای واقعی اونهایی اند که در هنگام بدشانسی و بدبیاری هم کنار تیم بمونند. خسته نباشید بچهها.
و یارهای واقعی اونهایی اند که در هنگام بدشانسی و بدبیاری هم کنار تیم بمونند. خسته نباشید بچهها.
0 نظرات:
ارسال یک نظر