چند روز ِ پیش، آقای لوتار ماتیوس (بازیکن ِ سابق ِ تیم ِ ملی ِ فوتبال ِ آلمان) به دعوت ِ یک برنامهی فوتبالی ِ شبکهی دوم، سفری دو روزه به ایران داشت.
بعد از بازگشت ِ ماتیوس به آلمان، مصاحبهای خوندم از مدیر ِ برنامههایش، که فردی ایرانیست و ساکن ِ آلمان. جالبترین قسمت ِ این مصاحبه برای من این بود:
دوست داشتیم به ماتیوس غذای ایرانی بدهند. این یک رسم زیباست که ما به میهمانان خارجی از غذاهای خوشمزه ایرانی میدهیم تا آنها خاطره شیرینی از ما داشته باشند. اما ما را به یک رستوران با نام فرنگی بردند و به ماتیوس استیک و غذای فرنگی دادند. خیلی ناراحت شدم. اگر فرصت بود خودم او را به رستوران گیلکی میبردم و به بهترین غذاهای ایرانی مهمانش میکردم. به هر حال ناراحت شدم. ماتیوس فقط چای ایرانی نوشید و رفت.
این موضوع برای من، نشاندهندهی یک شیوهی کلی در رفتارهای ماست. به جای اینکه به داشتههایمان ببالیم و اونها را به جهان نشون بدیم، سعی میکنیم که به غربیها نشون بدیم که ما «چه قدر خوب میتونیم ادای ِ اونها را در بیاریم».
0 نظرات:
ارسال یک نظر